
آسمان چشمانم به اندازه تمام ابرهای بهاری بارانی است. . .
قلبم انگار به اندازه سردترین روزهای زمستانی ، یخ زده است . . .
اما وجودم در کوره داغ تابستانی می سوزد. . .
تو اين زمونه دو نفر هميشه تنهان . . .
يكيش دختري كه آرايش بلد نيست
يكي هم پسري كه دروغ گفتن بلد نيست
تـنـها هـا . . .
دلسوزيِ آدم هاي محترم رو نميخوان . . .
تـنـها براي سوزِ دلِ شون . . .
احترام آدم ها رو ميخوان . . .
رفتم نشستم کنارش گفتم :
برای چی نمیری گـُلات رو بفروشی ؟
گفت : بفروشم که چی ؟
تا دیروز می فروختم که با پولش
آبجی مو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مُرد ،
با گریه گفت : تو می خواستی گـُل بخری ؟
گفتم : بخرم که چی ؟
تا دیروز می خریدم برای عشقم
امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...!
اشکاشو که پاک کرد
یه گـل بهم داد گفت :
بگیر باید از نو شروع کرد تو بدون عشقت ، من بدون خواهرم . . .
اسمش را ميگذاريم : دوست مجازي اما آنسو يك آدم حقيقي نشسته است . . .
خصوصياتش را كه نميتواند مخفي كند . . .
وقتي دلتنگي هايش را مينويسد وقت ميگذارد برايم . . .
وقت ميگذارم برايش . . . نگرانش ميشوم . . . دلتنگش ميشوم . . .
وقتي در صحبت هايم ، به عنوان دوست ياد ميشود . . .
مطمئن ميشوم كه حقيقي ست ، هر چند كنار هم نباشيم . . .
من برايش سلامتي و شادي آرزو دارم هر كجا كه باشد . . .
♥♥♥ همه شما دوستانم در دنياي مجازي رو دوست دارم ♥♥♥
برای خودت زندگـــی کن
کسی که تـو را " دوست" داشته باشد ...
با تـو " می مانـد "
برای داشتنت " می جنگد "
اما اگر دوستت نداشته باشد به هر بهانه ای می رود ...!
اونقد آدما خون خودشون رو کثیف کردن که مجبور شدم برم گیاهخوار بشم !
(از دفتر خاطرات یک پشه
روانی شعرهایم که میشوی
تو را درون
تیمارستان وجودم جای خواهم داد
تقدیم با مهر ...ر .ض
نگاه کن!
شهر تاریکست.
چراغی روشن نیست.
کسی امشب! به فکر صبح فردا نیست.
عشق مرده!
صداقت سوخته!
عاطفه پژمرده!
ایمان گمشده!
وجدان خوابیده!
چقـــــــدر
دلـتنـــگ حضـــورتـــ هـستـــم
کــــــاش...
تصـــویرتــ
نفـــس میــ کشیـــد..